گيرم که رقيه نبود دخت پيمبر
يک دختر غربت زده سيلى زدنى نيست
شهادت حضرت رقيه (س) تسليت باد
گيرم که رقيه نبود دخت پيمبر
يک دختر غربت زده سيلى زدنى نيست
شهادت حضرت رقيه (س) تسليت باد
دعا پشت دعا براي آمدنت
Pray the prayer for Mdnt
گناه پشت گناه براي نيامدنت
The guilt of sin for Nyamdnt
دل درگير است ميان اين دو انتخاب:
Dell is involved between these two choices
كــــــــــــدام آخـــــــــــــــــــــــــــــــر؟
The last one?
آمدنت يا نيامدنت؟؟؟
Or Nyamdnt Mdnt?
اللهم عجل لولیک الفرج
با اذن رهـبـرمــــ از جـانـــم بگـذرمــ
در راه ایــــن حرمـــ در راه یـار
یـآ حیــدر گویـــم و شمــشـیـریــــ جویـــمـــــ
و
انـدازم لرزه بـر جــــان کــفـــآر
آفرین خواهر عزیزم
آفرین به بی حجابیت
آفرین به ارتباطات اجتماعی
بالایی که داری
و ارتباط هایی که صرفا برای شوخی برقرار می کنی !
آفرین به این که بی خبر
از همه جا کشورت را
عقب مانده میخوانی
و روز و شب
BBC , VoA , gem tv , mano to , ...
را زیرو رو میکنی و . . .
آفرین به قهقهه های
گاه و بی گاهت که برای جلب توجه پسرکان شهرم میزنی !
راستی برادر
حالت چه طور است ؟
موفق به بالا کشیدن شلوارت شده ای ؟!!
ابروهایت چه طور ؟
پهن برداشته ای یا باریک؟
چه بگویم؟
چندین سال گذشته
شیرمردانی بوده اند
که تا آخرین قطره ی خون
خود را فدای این مرز و بوم کرده اند . . .
خاک اینجا از خون شهدا
سیراب است
خون های زیادی برای پایمال کردن باقی مانده است !
شما اصلا
نگـــــــــران
نباشیــــــــــــد.... !
فقط این را بگویم:
خون شهیدان لیز است
مراقب باشید سُر نخورید
صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی بشود !
بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهرهٔ بور و چشمان آبی او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطن من است…شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!
آن ها چفیه داشتند…
من چادر دارم!!!
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند…
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…
من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند…
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …
من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…
اینجا بیـن الحرمیـن است
.
.
هـوایش هوایـی دیگـر است
.
.
خاکش جنس دیگری دارد
.
.
اینجا کوی دلـدادگان و عاشقـان الله ست
.
.
اینجـا دوراهـی بین الحرمیـن است
.
.
.
.
.
.
اینجا چنددقیقـه ای بغـض می کنی و می نشینی
.
تویـی و حسیـن و ابوالفضـل
.
می دانم بـاورش سخت است
.
و زیر لـب زمزمـه می کنی:
.
سِـرِّ عاشـق شدنم لُطفِــ طبیبانـه ی تـوست
.
وَر نـه عشـقِ تـو کُجــا ؛ این دلِ بیمـار کُجـا
.
اما لذت ببر از این بغـض.. ازاین آشفتگـی
.
اصلا مدتی سر آن دوراهی بنشین و هوایش را استشمام کن
.
برگردی دلـت حسابی تنگــِ اینجا می شود
.
اینجا بیـن الحرمیـن است !
.
.
.
.
.
..
حسینِ من
.
بیا و این دل شکسته را بخر
.
حسینِ من
.
مسافر جامانده را با خود ببر
.
سلام دوستان یه نفر هست که می خوادکمکش کنیم و دنبال شخصی میگرده به نام "ابراهیم کلانتری " لطفا اگه کسی اطلاعی داره
به گفتگوی دینی :http://www.askdin.com ،انجمن ولایت ،فرهنگ و پایداری و قسمت نشانی از یک پاسدارشهید مراجعه کنه و به اون خانوم اطلاع بده ممنون
متن پیام در گفت و گوی دینی :
سلام
قبل از هرچیز از همگی خواهش میکنم
اگه نشونی از گمشده ام ندارین حداقل برچسب هذیان گویی بهم نزنید
ولی اگه کوچکترین چیزی در موردش شنیدین حتی شده در حد یه جمله ممنون میشم اطلاع بدید
من دنبال یه پاسدار میگردم
نمیدونم شهید شده یا نه
فقط میدونم زمان جنگ از طرف سپاه به جبهه اعزام شده
شخصی به نام ابراهیم کلانتری که زمان جنگ حدودا چهل ساله بوده
و فرمانده گروهی حدودا سی چهل نفره
که بین هفده تا بیست و پنج ساله بودن
و با گروهش توی یه عملیات زمین گیر میشن
و اینکه اون عملیات توی جبهه نبوده تو منطقه مسکونی بوده
میخوام بدونم کسی هست که ایشون رو بشناسه؟
خودش، گروهش، منطقه ای که درگیر شدن، عاقبت اون درگیری و ...
همه اینا و هرچیزی که بتونه منو بهش نزدیکتر کنه برام بی نهایت با ارزشه
السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین
عاشورا تسلیت باد
ابوالفضل عاشقی شرمنده اولماز
ئولونجه منت دشمنده قالماز
بو سقای شهید کربلادی
گر اولسا مشکلون مشکل گشادی
سلام دوستان من یه وب برای بسیج مدرسه مون ساختم لطفا برید و نظر بزارید
http:// hajar-basij.avablog.ir
تو لینکا هم هست (فداییان سید علی )
آهای!
با تو هستم دوست عزیز!
قبل از اینکه موست رو به سمت چت روم ببری،نگاهی به این پست و پست های دیگه بینداز!
شنیدی داستان آن دخترک را...
که جوان بود و بی حواس
چت می کرد با این و آن
در فیس بوک فعالیت داشت
تا آن که پیدا شد یک پسر
با دوست های مجرمش
به جرم قتل و دزدی
همشون چند سالی طعم زندان رو چشیده بودند...
چت کرد دختر با او
دل داد به دل او
به صرف شام دعوت شد به خانه ی او
نمی دانست چه خطری تهدیدش می کند
رفت...
و دیگر هیچ...
نصفه شب جسدش را کنار خیابان پیدا کرده بودند
آری اگر دختر کمی دقت می کرد
شاید هنوز هم زنده بود...
شایدهنوز هم آن دستبند و گردنبند زیبا را داشت
شاید هنوز آن زیبایی و متانت را داشت
اما...
چه جوان بود دختر
این ها فیلم نبود واقعیت بود
اگر باور نمی کنی،فقط کافیست نگاهی به تیتر مجله و روزنامه های امروز بیاندازی...
و کسی را می شناسم
که کسی که جان می گذاشت به پایش
رهایش کرد رفت
اینها فقط نصیحتی دوستانه بود...
کاش گوشی باشد که بشنود...
منتشر کن اگر یک ذره شرف داری منتشر کن تا دیگر کسی به چاه نیفتد
گه مانتوی تنگ و کوتاه بپوشی و چادرتو باز بذاری!
اگه چادر سرت کنی و دستت تا آرنج معلوم باشه!
اگه چادر سرکنی و روسری جیغ و زرق و برقی سر کنی!
اگه چادر سر کنی و موهاتو بیرون بریزی!
اگه چادر سر کنی و رژ قرمز بزنی و عالمه آرایش رو خودت خالی کنی!
اگه چادر سر کنی و کفش هایلایت بپوشی!
اگه چادر سر کنی و ساپورت بپوشی و چادرو کلا جمع کنی ببری بالا!
اگه چادر سر کنی و زل بزنی تو چشم نامحرم!
اگه چادر سرکنی و قهقهه بزنی جلو چشم نامحرم!
اگه چادر سر کنی و انگشتر بزرگ و تو چشم دستت کنی!
اگه چادر سر کنی و برق النگوهات تا دو فرسخ اونورترو بگیره!
اگه چادر سر کنی و لاک های رنگارنگ بزنی!
خلاصه اینکه اگه چــــادر سرکنی ولی عفــــیــــف نباشی حضرت زهـــرا شـــفاعتت که نمی کنه هیــــــچشــــکایت هم می کنه!
اونوقته که میشی مصداق خســـرالدنیـا و الاخــره!ببیــن دختـــر خوب!
ارزش نداره به قیمت خلـق خدا پا بذاری رو دستـورات خـدا
نگـاه کـن ببین خـدا ازت چـی خواسته!
یـادت باشه
همه چیزهایی که داری همه نعمت ها اول امانت خداست و بعد از اون فقط برای یک نفر باید ازش استفاده کنی!
کسی که قراره تمام زندگیتو باهاش به شـراکت بذاری!
از همیـن حالا عهـد ببند با خودت که امانتدار خـوبی باشی
و اینـو بدون که هـرچقـدر بیشتـر از الان متعهـد باشـی
خـدا هم کسیـو برات میفرسته که به همون اندازه متعهـد باشه!
چادری ها اگه پهلوشون درد دیـن نداشته باشه زهـرایی نیستن
منبع :حجاب و عفاف
تخمین ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ 93% ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ. ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ. ﻭﻟﻲ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺟﺰﺀ ﺁﻥ
7% ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﻲﺑﺎﺷﻴﺪ ، ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ. خداوند در اوقات و اماكن ذيل ازخنده کردن سخت بدش میآید:
1. خنده كردن در بالاى قبرستان.
2. خنده كردن از پشت جنازه.
3. در مجلس علما
4. در هنگام تلاوت قرآن كريم
5. در مسجد.
6. در هنگام اذان
پخش كردن اين پيام باعث از بين بردن اشتباهات بسياري از مردم خواهد شد.!!!! به خاطر راحتيه بعد از آخرين نفس!!!
باز باران با محرم می خورد بر بام قلبم
یادم آمد کربلا را دشت پر شور و بلا را
گردش یک ظهر غمگین، گرم و خونین
لرزش طفلان نالان زیر تیغ و نیزه ها را
با صدای گریه های کودکانه ،اندر این صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر زناله ، پای خسته
آه باران کی بباری بر تن عطشان یاران
باز باران قطره قطره می چکد از چوب محمل
خاک های چادر زینب کم کم می شود گل
محرم تسلیت باد
نمی فهمم
وقتی به نماز می ایستم
من ، تو را می خوانم… ؟!
یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!
فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . .